عالم موجود شده است از فعالیت خدا، اجزای عالم موجود شده است از فعالیتهایی که بعضِ موجودات دارند. هیچ موجودی را شما نمی توانید سراغ کنید الّا اینکه کارگر و کار در او موجود است و خودش کار است. کارگرها هم کارند، از کار پیدا شده اند.
ذرات موجودات در عالم- در عالم طبیعت- فعال هستند برای ایجاد همه موجوداتی که در این عالم است؛ حتی جمادات، حتی اشجار، همه زنده اند، همه کارگرند کار احاطه دارد بر همه عوالم. از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همه موجودات است. حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است، فعال است. موجودات عالم غیب [که ] با فعالیت غیبی تحقق پیدا کرده اند، کارگرند. موجودات عالم طبیعت- هر جا که شما ملاحظه کنید، هر قشری از اقشار را که ملاحظه کنید، چه موجوداتی که به نظر ما در پست ترین مراتب وجودند مثل معادن و زمینها و جمادات و چه آنهایی که بعد از این مرتبه موجودند مثل نباتات، اشجار و چه آنهایی که بعد از اینها موجودند مثل حیوانات و چه آن که ما فوق اینهاست مثل انسان- همه جلوه کارند و همه کارگر. کارگرها اینها را درست کرده اند. کارگری بر همه موجودات احاطه دارد.
عالم ما بعد الطبیعه- در جنت و نار- هم از کار و کارگری پیدا شده است. بهشت و دوزخ از کار انسان پیدا شده است. در کار انسان است که یا عمل صالح است یا کار خوب است که مبدأ تحقق بهشت است یا اعمال غیر صالح و فاسد است که مبدأ دوزخ است. نباید ما اختصاص بدهیم یک روزی را به کارگر به اعتبار اینکه این روز حظّ کارگر، همین روز است. بله، مانع ندارد که یک روزی را ما انتخاب کنیم برای کارگر که بفهمانیم به عالم که کار و کارگری است که همه چیز از اوست.(همانجا)
خدای تعالی مبدأ کار است
کار مثلِ جلوه حق تعالی می ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آنها هست و با کار درست شده اند. همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَی ءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ «1»؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی هستند؛ و کار در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به ارادة اللَّه تعالی - موجود می کنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آنهاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.(همان؛ ص172)
بزرگداشت روز کارگر
ما این روز را بزرگ می شماریم از برای اینکه قرار داده اند این روز را برای کارگر... این کارگرهای ما اشخاصی هستند که مدیر جامعه انسانیت هستند. اداره امور مملکتها، اداره امور کشورها به دست اینهاست؛ به دست کشاورزان، به دست کارگران کارخانه ها و دهقانان و کشاورزان. اینها هستند که اداره می کنند مملکتها را، اداره می کنند کشورها را؛ و از این جهت مدیر این عالم، عالم طبیعت، یعنی در این نجمه کوچک، در این زمین که یک ستاره کوچک است، اداره امور این زمین به دست کارگران است و دست اینهاست که اداره می کند و زنده می کند این عالم را، زنده می کند کشور را. بنا بر این اینها عهده دار امر بزرگی هستند، احترام زیاد دارند لکن مسئولیت زیاد. هر کس بیشتر در عالم احترام دارد، پیش خدای تبارک و تعالی احترام دارد و بیشتر منشأ اثر است، مسئولیت او بیشتر است. کارگران ما، چه طبقه دهقان و چه طبقه کارگران سایر کارخانه ها و سایر جاها، تمام اعمالی که، تمام چیزهایی که در کشور هست، برکاتی که در کشور هست مرهون وجود آنهاست و لهذا آنها بر همه مقدمند. لکن چیزهایی که به عهده آنهاست، مسئولیتهایی که به عهده آنهاست از همه مسئولیتها بالاتر است.(همان؛ ص173)
کارگران عامل رشد و انحطاط کشورها
اگر کشوری رو به رشد برود، با دست شما کارگران عزیز رو به رشد می رود و اگر کشوری رو به انحطاط برود، باز هم با شماست که رو به انحطاط می رود؛ با کار نکردن یا کم کار کردن یا علاقه به کار نداشتن است که رو به انحطاط می رود. کشور امروز از شماست، از کارگران است، کشور مال شماست. کشور، دیگر اجانب در آن دخالت ندارند، دیگر اختناقها نیست، دیگر فشارها نیست، دیگر چپاولیها نیست. امروز کشور مال شماست و شما مسئولیت او را مستقیم دارید. اگر در این مسئولیت کوشش نکنید، اگر در این امری که به عهده شماست کوشش نکنید و آن دَیْنی که بر کشور خودتان، بر اسلام دارید ادا نکنید شما مسئول هستید. و چنانچه کوشش کنید و چرخهای مملکت را به راه بیندازید، شما پیش خدای تبارک و تعالی بسیار ارجمند هستید. اسلام برای شما ارج زیاد قائل است، اسلام شما را خُزّان زمین می داند، شما خزانه دار زمین هستید که زمین را شما باید آباد کنید و از شماست که آباد کنید و برای خود شماست که آباد کنید. باید این مسئولیت را آن طور که می دانید، آن طور که می خواهید، این مسئولیت را به عهده بگیرید.(همان؛ ص174)
نقش کارگران و کشاورزان در سازندگی کشور
شما برادران ما هستید، شما عزیزان ما هستید، شما باید این مملکت را اداره بکنید، شما هستید که می توانید این بار را به منزل برسانید، شما هستید که در کارخانه ها می توانید چرخ کارخانه ها را به جنبش درآورید و به راه بیندازید و مملکت را نجات بدهید. شما دهقانان هستید که می توانید چرخ کشاورزی را به راه بیندازید و فعالیت شماست که کشاورزی را به طور صحیح می تواند عملی کند. شما می دانید که کشاورزی ما را به زمین زده اند، از بین بردند، حالا بر شماست که بعد از اینکه مملکت مال خود شما شده است و دست اجانب کوتاه شده است، به کشاورزی خودتان ادامه بدهید و مهلت بدهید که دولت به شما کمک بکند و می کند کمک، آن قدری که می تواند کمک می کند. شما برادران کارگر ما هستید؛ در کارخانه ها بگذارید چرخ کارخانه ها به راه بیفتد تا اینکه این مملکت آباد بشود برای همه، برای شما. شما بگذارید، مهلت بدهید که این کارخانه ها به راه بیفتد و چرخ مملکت به جنبش بیفتد و شما همه با ما برادر هستید و ما همه در خدمت شما هستیم. شمایید که می توانید مملکت را اداره کنید و می توانید این آشفتگیها را از بین ببرید. (همان؛ ص175)
تجلیل از کارگران مسلمان و زحمتکش
روز کارگر را به ملتهای زحمتکش و خصوص کارگران به واژه اعم، تبریک عرض می کنم. کارگران از ارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه ها هستند. چرخ عظیم جوامع بشری با دست توانای کارگران در حرکت و چرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است. کار خلاصه نمی شود به جنبش مخصوص و کارگر خلاصه نمی شود به گروهی خاص؛ و به این انگیزه، روز کارگر روز همه ملت است نه بخش خاصی از آن. از این عموم استثنا می شود کارهای تخریبی و کارگران مخرب؛ هم آنان که به اسم طرفداری از کارگران از کار آنان جلوگیری می کنند و پشت نقاب طرفداری از دهقانان، خرمنهای آنان را که حاصل دسترنج یکساله آنان است به آتش می کشند، و زیر ماسک خدمت برای کارگران در کارخانه ها با تمام توان اخلال می کنند؛ این روز از آنان نیست و از دشمنان آنان است. آنان که در نقاب خدمت به خلق، مسلحانه بر ضد خلق قیام می کنند و ناجوانمردانه دست به انفجار در مجامع عمومی- که اکثراً خلق زحمتکش و کارگر مستمند در آنجا حضور دارند- می زنند... روز کارگر روز دفن سلطه ابرقدرتهاست که با کار با واژه اعم، استقلال در همه ابعادش به مستضعفین جهان برمی گردد و ابرقدرتهای آدمخوار و عالمخوار خلع سلاح می شوند... ملت شریف ما اگر در این انقلاب بخواهد پیروز شود باید دست از آستین برآرد و به کار بپردازد. از متن دانشگاهها تا بازارها و کارخانه ها و مزارع و باغستانها تا آنجا که خودکفا شود و روی پای خود بایستد...» (صحیفه امام؛ ج 12، ص 264-265)